«اصولاً رسول اكرم (صلی الله علیه واله) و ائمه عليهم السلام طبق رواياتي كه داريم قبل از اين عالم انواري بوده اند در ظلّ عرش و در انعقاد نطفه و طينت از بقيه مردم امتياز داشته اند.»(1)
حضرت امام خميني ضمن بيان مطلب فوق افزوده اند: «و مقاماتي دارند ـ الي ماشاء اللّه ـ چنانكه در روايات معراج جبرئيل عرض ميكند: ... هرگاه كمي نزديكتر ميشدم، سوخته بودم.(2) با اين فرمايش كه ... ما با خدا حالاتي داريم كه نه فرشته مقرب آن را ميتواند داشته باشد و نه پيامبر مرسل.(3) اين جزء اصول مذهب ماست كه ائمه عليهم السلام چنين مقاماتي دارند. چنانكه به حسب روايات اين مقامات معنوي براي حضرت زهرا عليهاالسلام هم هست.(4)»(5)
پيشوايان شيعه تمام عمر خويش را صرف بسط احكام و اخلاق و عقايد نمودند و تنها هدف و مقصدشان نشر احكام خدا و اصلاح و تهذيب بشر بوده، نورشان از بسيط خاك تا آن سوي افلاك و از عالم ملك تا آن سوي ملكوت اعلي پرتوافشاني كرده و مي كند.
در اين مختصر با استفاده از رهنمودهاي معصومين عليهم السلام و علماي بزرگوار در محضر درخشان ترين سيماي نوراني از تبار امام كاظم عليه السلام و آفتاب خطّه خراسان مي نشينيم و از اخلاق امام هشتم، هشت درس فرا ميگيريم.
1 ـ عبادت و نيايش
امام خميني مينويسد: فرموده ائمه عليهم السلام كه: «عبادت ما عبادت احرار است كه فقط براي حب خداست، نه طمع به بهشت يا ترس از جهنم است» از مقامات معمولي و اول درجه ولايت است. از براي آنها در عبادات حالاتي است كه به فهم ما و شما نمي گنجد.(6)
و در جاي ديگر ميفرمايد: شما خيال ميكنيد گريه هاي ائمه طاهرين عليهم السلام و ... براي تعليم بوده و مي خواسته اند به ديگران بياموزند؟ آنان با تمام آن معنويات و مقام شامخي كه داشتند از خوف خدا مي گريستند و ميدانستند راهي كه در پيش دارند پيمودنش چه قدر مشكل و خطرناك است. از مشكلات، سختيها ناهمواريهاي عبور از صراط كه يك طرف آن دنيا و طرف ديگرش آخرت ميباشد و از ميان جهنم ميگذرد خبر داشتند. از عوالم قبر، برزخ، قيامت و عقبات هولناك آن آگاه بودند از اين روي هيچگاه آرام نداشته و همواره از عقوبات شديد آخرت به خدا پناه مي بردند.(7)
شيخ صدوق (متوفا به سال 381) از ابراهيم بن عباس نقل مي كند كه:
حضرت رضا عليه السلام در شب كم ميخوابيد و بيشتر بيدار مي ماند، اكثر شبهايش را از اول شب تا صبح احيا مي داشت (و به عبادت و نيايش ميپرداخت).(8)
و حتي اهل منزل خود را به نماز شب وادار ميساخت.
شيخ صدوق در جاي ديگر از رجاء بن ابي ضحاك نقل ميكند كه وي گفت: مأمون به من مأموريت داد تا حضرت رضا عليه السلام را (به اجبار) از مدينه به مرو بياورم (تا تحت نظر باشد) و دستور داشتم از راه مخصوصي امام را بياورم و وي را از قم عبور ندهم (چون مركز شيعيان بود و احتمال شورش مي رفت) و شب و روز ميبايست به نگهباني از آن حضرت مشغول باشم. از مدينه تا مرو با حضرت بودم، به خدا سوگند كسي را مانند او در تقوا و كثرت ذكر خدا و خوف از او در تمام اوقات نديدم. و سپس به تفصيل، كيفيت اداي نمازها و ذكرها و راز و نيازهاي حضرترا شرح مي دهد.(9)
آن حضرت درباره وحشت و هراس شيطان از نماز و نمازگزار ميفرمايد: شيطان همواره از مؤمني كه مراقب وقت نمازهاي پنجگانه اش باشد در هراس است و در صورتي كه وي نمازهاي خود را ضايع كند بر او جرأت پيدا مي كند و كم كم او را در گناهان بزرگ مي اندازد.(10)
با اشك خود وضو كن
تحصيل آبرو كن
در پيشگاه يزدان
دور افكن اين ريا را
وين كبر و اين هوي را
يكدم بخوان خدا را
چون عاشقي پريشان
نظرات شما عزیزان: